دانلود نوحه مثل هر روز مادرم برخواست از مجید بنی فاطمه
دانلود نوحه مثل هر روز مادرم برخواست از مجید بنی فاطمه
مجید بنی فاطمه – مثل هر روز مادرم برخواست | این نوحه دلنشین از مداح اهل بیت ” مجید بنی فاطمه ” با نام ” مثل هر روز مادرم برخواست ” برای شما دوستداران در موزیک بازی قرار داده ایم. به همراه متن نوحه و کیفیت عالی و پخش آنلاین قطعه. دانلود کنید و ما را از دعای خیرتان محروم نکنید.
Majid Bani Fateme – Mesle Har Rooz
مجید بنی فاطمه مثل هر روز مادرم برخواست
ــــــــــــــــ musicbazi ــــــــــــــــ
◆◇◆ مثل هر روز مادرم برخواست ◆◇◆
◆◇◆ تا نماز و نوافلش را خواند ◆◇◆
◆◇◆ نگهی سوی همسرش انداخت ◆◇◆
◆◇◆ با نگاهی غم دلش را خواند ◆◇◆
◆◇◆ پدرم مرد لحظه های خطر ◆◇◆
◆◇◆ پدرم مرد روزهای نبرد ◆◇◆
◆◇◆ ولی این روزها شکسته شده ◆◇◆
◆◇◆ وای اگر بشکند غرور مرد ◆◇◆
◆◇◆ فاطمه یک تنه سپاه علی است ◆◇◆
◆◇◆ تا نگوید کسی علی تنهاست ◆◇◆
◆◇◆ حیدری بود کار زهراییش ◆◇◆
◆◇◆ مادر امروز جلوه ی باباست ◆◇◆
◆◇◆ زخمها را خرید با جانش ◆◇◆
◆◇◆ چون برای علی است می ارزد ◆◇◆
◆◇◆ و ستونهای مسجد شهر از ◆◇◆
◆◇◆ ترس نفرین هنوز می لرزد ◆◇◆
◆◇◆ همه ی پیکرش سیاه شده ◆◇◆
◆◇◆ در عوض شد سپید گیسویش ◆◇◆
◆◇◆ پهلو و بازو چه می گویم ◆◇◆
◆◇◆ که فقط مانده روی و ابرویش ◆◇◆
◆◇◆ از سر صبح صورت او را ◆◇◆
◆◇◆ خیره خیره نگاه می کردم ◆◇◆
◆◇◆ چشمم از اشک تار و چشمش را ◆◇◆
◆◇◆ تیره تیره نگاه می کردم ◆◇◆
◆◇◆ بهر احقاق حق خود امروز ◆◇◆
◆◇◆ در سر خود خیال دیگر داشت ◆◇◆
◆◇◆ زیر لب ذکر یاعلی(ع) می گفت ◆◇◆
◆◇◆ چادرش را که از زمین بر داشت ◆◇◆
◆◇◆ چادرش را سرش می کرد انگار ◆◇◆
◆◇◆ آسمان در حصار ماه افتاده ◆◇◆
◆◇◆ گفت برخیز ای حسن برویم ◆◇◆
◆◇◆ دست من را گرفت و راه افتاد ◆◇◆
◆◇◆ دست من را گرفت با یک دست ◆◇◆
◆◇◆ دست دیگر ز کار افتاده ◆◇◆
◆◇◆ تاکه هر دفعه میبرد بالا ◆◇◆
◆◇◆ باز بی اختیار افتاده ◆◇◆
◆◇◆ بر سرش ابر سایه می انداخت ◆◇◆
◆◇◆ از رهش باد خار پس می زد ◆◇◆
◆◇◆ راه کوتاه و ما هم آهسته ◆◇◆
◆◇◆ مادر اما نفس نفس می زد ◆◇◆
◆◇◆ تا رسیدیم حق خود را خواست ◆◇◆
◆◇◆ با روایات و تکیه بر آیات ◆◇◆
◆◇◆ شیرزن مثل همسر شیرش ◆◇◆
◆◇◆ زیر بار ستم رود هیهات ◆◇◆
◆◇◆ حق خود را گرفت آخر سر ◆◇◆
◆◇◆ دلم اما نمی گرفت آرام ◆◇◆
◆◇◆ سوی خانه روانه شدیم اما ◆◇◆
◆◇◆ رمقی که نبود در پاها ◆◇◆
◆◇◆ شور و آشوب و دلهره به گریز ◆◇◆
◆◇◆ ◆◇◆◆◇◆در تب کوچه هر قدم می ریخت ◆◇◆
◆◇◆ هر قدم سمت خانه می رفتیم ◆◇◆
◆◇◆ قلب من می زد و دلم می ریخت ◆◇◆
◆◇◆ در سکوتی غریب و شوم از دور ◆◇◆
◆◇◆ ناگهان یک صدای پا آمد ◆◇◆
◆◇◆ گردبادی از آن سر کوچه ◆◇◆
◆◇◆ بی محابا به سمت ما آمد ◆◇◆
◆◇◆ آمد و آمد و رسید به ما ◆◇◆
◆◇◆ موزیک بازی ◆◇◆
◆◇◆ او که از هر کسی است بی دین تر ◆◇◆
◆◇◆ سایه ی او چه سرد و سنگین بود ◆◇◆
◆◇◆ دستش اما ز سایه سنگین تر ◆◇◆
◆◇◆ دست او مثل باد بالا رفت ◆◇◆
◆◇◆ مثل یک صاعقه فرود آمد ◆◇◆
◆◇◆ در حوالی چشم و گونه ی ماه ◆◇◆
◆◇◆ ابر بارانی و کبود آمد ◆◇◆
◆◇◆ من شدم گوشه ای زمین گیر و ◆◇◆
◆◇◆ مادرم یک کنار افتاده ◆◇◆
◆◇◆ حرکتی در تنش نمی بینم ◆◇◆
◆◇◆ حالت احتضار افتاده ◆◇◆
◆◇◆ آفتابا بیا ز گوشه ی ماه ◆◇◆
◆◇◆ بر زمین یک ستاره افتاده ◆◇◆
◆◇◆ با دو دستش پی چه می گردد؟ ◆◇◆
◆◇◆ نکند گوشواره افتاده؟ ◆◇◆
◆◇◆ گل دیوار هم ترک برداشت ◆◇◆
◆◇◆ عرض کوچه چقدر وا شده بود ◆◇◆
◆◇◆ گویی از ضربه ای که مادر خورد ◆◇◆
◆◇◆ جای دیوار جا به جا شده بود ◆◇◆
◆◇◆ کمکی نیست بین این کوچه ◆◇◆
◆◇◆ چقدر او کمک به مردم کرد ◆◇◆
◆◇◆ دو قدم مانده بود تا خانه ◆◇◆
◆◇◆ دو قدم راه مانده را گم کرد ◆◇◆
◆◇◆ درد بازوش رفت از یادش ◆◇◆
◆◇◆ دست خود را گرفت بر دیوار ◆◇◆
◆◇◆ جلوی پای خود نمی دیدم ◆◇◆
◆◇◆ چشم من اشک و چشم مادر تار ◆◇◆
ــــــــــــــــ musicbazi ــــــــــــــــ
نظر خود را بنویسید